برای خودم:

این حس تنهایی چیزیه که درونیه، یه حس عمیق که رخنه کرده توی وجودم مثل سرطان توی تک تک سلولای بدنم حس می کنم روزی نیست که حسش نکنم حتی وقتی بین دوستا و خونواده و اطرافیانم باشم.

حس بدیه وحشتناکه، روزمرگی یکنواختی هیچ حادثه ای نباشه توی زندگیت. روزای تکراری چیزی نیست که به خاطرش لبخند به لب بیدار بشی. فک کن حتی وقتی کسی کنارت باشه بازم حس تنهایی می کنی. همیشه چیزی برای مخفی کردن داری. از دوستات، همکارات و همه چیز هم که نمی شه به خانواده گفت. فقط می تونم بگم خیلی خیلی احساس تنهایی می کنم. اینو وقتی توی جمع هستم بیشتر حس می کنم. من ظاهریم من واقعیم نیست... این مسئله داره داغونم می کنه.

کاش بدونه که همون طور که برای خودش داره زندگی می کنه بذاره منم برای خودم زندگی کنم باید اشتباه کنم تا تجربه بدست بیارم تا خیلی چیزا رو پشت سر بذارم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد لطفی جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:30 ب.ظ http://blog.mohammad.id.ir/

سلام:
اشتباه کردن همیشه لزومی نداره٬ بد نیست گاهی هم از تجربه دیگران استفاده کنیم.
ضمنماً می‌تونی زندگیتو از یکنواختی و تکرار بیرون بیاری...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد