یه حس خوب

     از دیروز حس می کنم زندگی جدیدی داره درست می شه چون چند روزی میشه که دوباره برنامه دوباره جدی کارای خودم رو دنبال می کنم. یاد روزایی افتادم که استقلال بدست آوردم که به قول یه نفر اینکه دیر مستقل شدم و همش هم تقصیر (کوتاهی) خودم بود. با این که اون شب این حرف واسم خیلی سنگین بود ولی حق بود... از اون موقع دارم تلاش می کنم که نشون بدم می تونم روی پای خودم وایسم. باید بتونم باید.

    «قول بدهید و روی قول خود بایستید» این جمله توی کتاب عادت هشتم در مورد ۳ عادت اول کتاب ۷ عادت مردمان موثر بود. دارم روش فکر می کنم می خوام عملیش کنم :))))


     دلم خیلی چیزا می خواد، یه عالمه عادت که تصمیم دارم ترکشون کنم و یه عالمه چیز که می خواد بدستشون بیارم و یه عالمه عادت و توانایی که می خوام کسبشون کنم :))))))))))