از پیله تا پرواز

دارم پروانه می شم دارم پیله هامو پاره می کنم. چه دردی داره پروانه شدن چه حس غریبی داره این تغییر. خدا جون می دونم هستی منو محکم بغل بگیر تا نفهمم درد این تغییراتو.

ببخش منو به خاطر گریه های زیادم به خاطر گلایه هام. می دونم هر تغییری یه تاوانی داره باید یه چیزایی رو فدا کرد چه شیرینه چند ماه بعد که می بینم پروانه شدم دارم تا تو پرواز می کنم شعله هیچ شمع و نور خورشید نمی سوزنه بالهامو چون تو هوامو داری. می دونم تا این پیله رو کامل پاره کنم و بیام بیرون طول می کشه و حسای عجیب ولی تا تو هوامو داری نگران نیستم :)))

حس خوب حضورت

       این روزا حس عجیبی دارم حس نزدیک شدن به رویاها و آرزوها. مهربانا ممنون از حضورت توی زندگیم. نه از اینکه قبلا نبودی چرا بودی از قبل از من بودی وقتی هیچ نبود تو بودی. از اینکه متوجه حضورت کردی منو ممنون. می دونم می دونی که این روزا به خاطر حس حضورت حالم خوبه حتی اون وقتایی که به نظر سخت و لاینحل می رسه مسائل تو هستی و این که می دونم هستی خیلی آرامش بخشه. درسته دلتنگ آدما و اونایی که دوسشون دارم می شم. ولی یه حسی می گه فاصله بیشتر از اینو هم می تونم تحمل کنم چون تو حضور داری توی زندگیم توی قدرتمند تو مهربان توی عالم به همه چیز تو مالک همه چیز تو بهترین بهترینا.

      زندگیم آرووم آرووم داره عوض می شه تغییر می کنه اینم حس خوبی میده می دونم که همه ی همش کار تو. دوست دارم خدا می دونم که می دونی می خوام بگم عاشق اینم که بهت بگم دوست دارم. وقتی از همه جا می مونم یا یه حس غریب میاد توی وجودم چه خوبه که اشکام فقط توی حضور تو می ریزه تو آروومم میکنی اون لحظه هاست که حس می کنم توی آغوشت هستم و بهم می گی نترس ناراحت نباش حواسم بهت هست. خدا ممنون از این حس خوب.

      کمکم کن بهتر بهتر از این باشم. یعنی بهترین باشم. کمک کن تا ایمان بیارم به خواستن توانستن است و به اینکه اراده تو بالاترین اراده هاست.

سفر

     پرنده کوچولو داره میره سفر میخواد دخیل ببنده تا حاجت بگیره. گویا حالا واسه ی اونم توی صحن نورانی آقا دون پاشیدن و صداش می کنن بیا و دوناتو بگیر. داره میره تغذیه کنه از اون دونایی که آقا براش گذاشته.

     داره میره حاجت بگیره. آقا دست خالی برش نگردونیا. پرنده کوچولو طاقت شکسته شدن دلشو نداره.

     بالاشو باز کرده داره میره به سمت نور. پر از امید و شوره. خدا خودت نگهدارش باش