-
هوای ابری
پنجشنبه 3 بهمنماه سال 1387 16:21
نمی دونم چه رابطه ای بین آسمون و دل ما آدما وجود داره٬ وقتی که هوا ابریه آسمون نور و گرمای همیشگیشو از زمین دریغ می کنه اون موقع است که دل ما هم بنا به ناسازگاری میذاره. حتی آسمون از بارون دریغ می کنه تا دل ما هم از این حال و هوا در بیاد. امیدوارم آسمون امشب بباره...
-
ای کاش ...
چهارشنبه 25 دیماه سال 1387 00:50
این روزا خیلی می ترسم٬ از خیلی چیزا می ترسم: از هر لحظه٬ از گذشت زمان٬ از چیزهایی که دوستشون می داشتم و چیزهایی که دوسشون دارم از چیزایی که برای بدست آوردنشون تلاش کردم از .... ای کاش این روزای پرمشغله زودی تموم شه تا بتونم با آرامش به خودم فکر کنم و با این مسائل کنار بیام. ای کاش هیچ جای دنیا جنگ نبود٬ای کاش کسی به...
-
تفاوت
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1387 15:10
از پنجره ی خونه هر روز بیرون رو نگاه می کنم چیزهایی که همیشه می بینم ۲ تا خونه و چندتایی پرنده که همیشه منتظرند واسشون نون خرد کنی تا بیان بخورن. یک خونه ای که همیشه بهش خیره می شم خونه ی خیلی قدیمیه که قاب پنجره هاش چوبیه و حیاط دارند توی حیاطشون تخت دارن٬ وقتی که هوا گرم بود آدمای اون خونه صبحونه شون رو روی اون تخت...
-
پرواز ...
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1387 03:30
۵ - ۶ سالی میشه که با رادیو آشنا شدم و رادیو یکی از ملزومات زندگی من شده٬ هر روز رو با رادیو شروع می کردم و شب هم با اون می گذروندم٬ مخصوصا وقتایی که کلی کار و امتحان داشتم برای اینکه تا دیروقت (حتی تا صبح) بتونم بیدار بمونم رادیو گوش می کردم٬تقریبا می شه گفت ۷۰-۸۰٪ برنامه های شبکه جوان رو می شنیدم (البته الان به...
-
باران
سهشنبه 12 آذرماه سال 1387 20:39
امروز حسابی آسمون خودشو خالی کرد دلتنگی ها و غصه هاشو بارید اونم با سوز زیاد٬ هوای سرد و بارونی ... امروز زمین روی گرم خورشید را ندید اما با اشکای آسمون حسابی تازه شد. با این که زیاد طرفدار بارون نیستم ولی امروز حس خوبی نسبت به بارون داشتم دوست داشتم زیر بارون راه برم خیلی جالبه بعضی وقتا ما آدما چیزایی رو که اغلب...
-
دل نوشته
سهشنبه 12 آذرماه سال 1387 00:38
چشمام رو هم میذارم و سعی می کنم که فکر کنم اولش چیزی نبود سکوت و تاریکی جریان داشت. کم کم خاطرات گذشته توی ذهنم میومدند شادی ها و غم ها٬ ترس ها و نگرانی ها٬ روزهای حسرت و روزهایی مغرور از پیروزی. گذشته گذشت تنها چیزی که باقی موند حسرت از دست دادن لحظه ها بود. چه زود گذشت تا چشم به هم زدم سال ها گذشتند انگار که یکی...